«محمد علی صادقی»، یکم فروردین ،۱۳۳۶در روســتای رحمت آباد از توابع شهرســتان علی آبادکتول به دنیا آمد. پدرش صادق (فوت )۱۳۵۰و مادر رقیه نام داشــت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ســال ۱۳۵۸، ازدواج کرد و صاحب یک پســر و سه دختر شد. به عنوان پاسدار کمیته در جبهه حضور یافت. هجدهم خرداد،۱۳۶۵، در فــاو عراق بر اثر اصابت گلوله به قلب، شــهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده روستای الازمن تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

وصیتنامه

صادقى
محمد على
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشترى من المومنین انفسهم واموالهم بان الجنه‌یقاتولون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون و عدا علیه حقا فى النور و الا بخیل و القرآن
البته خدا از مومنان جانها و مالهایشان را خریدارى مى کند و در برابر بهشت برایشان مى بخشد این مومنین در راه خدا پیکار مى کنند مى کشند و کشته میشودن این وعده و حقى است که در تورات وانجیل و قرآن بیان شد
این جانب محمد على صادقى فرزند محمد صادق متولد سال ۱۳۳۶ وصیت نامه خود را با نام آن خدایى که جان همه موجودات و گل هستى بدست اوست آغاز مى کنم و با درود به اما م عصر و نائب بزگوارش امام خمینى و خانواده هاى محترم شهداء که چشم و چراغ امت اسلام مى باشند
و سلام بر حاضرین در این مجلس تنها توصیه اى که به شما ملت دارم این است که قدر این انقلاب و رهبر انقلاب را بدانید و همیشه گوش به فرمان رهبر عزیزان باشید و غفلت نکنید که باعث پشیمانى شما در دنیا و آخرت خواهد شد د رحال حاضر مهمترین مسئله ما جنگ است و همه باید درآن شرکت کنند و توصیه من به آن برادرانى است که نائى به جبهه رفتن را دارند ولى نمى روند به عناوینى مختلف میگویند گرفتارى داریم زن و بچه ها ما چه میشود
آیا هرگز فکر نمى کنید که آن همه رزمنده که درجبهه هستند همه خانواده دارند ولى حفظ اسلام واجب است و اگر ما همه مان شهید شویم به اندازه یکى از یاران اما حسین که در روز عاشورا شهید شدندنمى شویم مگر امام حسین زن و فرزندش واهل بیت خود را نعوذ به الله دوست نداشت که جنگید و خواهرش وفرزندانش همه به اسیرى رفتند براى چه بود مگر غیر از این است که براى اسلام بود حالا هم تمام اسلام که رهبرش در ایران است با تما کفر که دست دردست صدام داده اند براى نابودى اسلام در کشورعزیزمان ایران بر همه ماواجب و لازم است که همه قید و بندها را رها کرده و خالصانه راهى جبهه ها شویم و به یارى خدا جنگ را به پیروزى نمائى رساند
و دین شریف را آزاد نمائیم انشاالله
بار دیگربه همه شما حاضرین درمجلس توصیه مى کنم که به آنهایى هم که نتواستند در این جلسه شرکت کنند بگویید که جبهه ها را گرم نگهدارید و با کمک هاى جانى و مالى تقویت کنید مبادا خداى ناکرده سهل انگارى شما باعث شکست جبهه شود که خدا هرگز نخواهد بخشید
در پایان از تمام برادران و خواهران حاضر طلب مغفرت مى کنم و امیدوارم که هر کسى ا زمن ناراحتى دیده است به بزرگوارى خودش مراحلال کند
چندجمله اى با مادر عزیزم
آن شیرزن که بنده یک بار عازم جبهه شدم بارضایت کامل او بود و امیدوارم که مرا حلال کند از برادران عزیزم احمد و شیخ محمود و ابوالقاسم و خواهرانم حلالیت مى طلبم از همه دوستان و آشنایانم طلب بخشش مى کنم و امیدوارم که خداوند بنده و همه را عفو فرماید
اى رب شهیدان ترا به دختر گرامى رسول اکرم فاطمه قسمت مى دهم مرا آمرزش فرما و با شهیدان اسلام همنشین گردان
درخاتمه از همسر عزیزم حلالیت مى طلبم همچنین از کلیه بستگان او معذرت مى خواهم از همسرم تقاضا دارم که در شهادتم گریه آشکار نکند که دشمنان اسلام و منافقین شاد بشوند همیشه صبور و مقاوم باشند
و از فرزندانم خوب مواظبت نماید و آنها را با فرامین اسلام آشنا و آنها را خدمت گذار براى اسلام قرار دهد و فرزندکوچکم محمد را خدمت گذار مجالس امام حسین (ع) قرار دهد
در محرم و همه مجالس عزادارى ائمه معصومین در پایان از همه شما حاضرین پوزش مى طلبم