شهید محمد حسن غفاری در سال ۱۳۴۰ در خانواده متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران طفولیت خود را در سایه تعلیمات و کوششهای پیگیر خانواده اش پشت سر گذاشت و سپس برای کسب علم روانه دبستان و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. و در همین اوایل بود که از نعمت و الطاف پدرانه محروم گشت و بدین ترتیب بار سنگین زندگی و تربیت فرزندان به دوش مادر دلسوز قرار گرفت. مادر با حقوق کم اما با عزت و آبرو زندگی را به پیش می برد. وقتی وارد مقطع دبیرستان گردید نهضت مقدس انقلاب اسلامی به رهبری عالیقدر امام خمینی آغاز شد. بر اساس درک و آگاهی خاصی که از حرکت مقدس انقلاب داشت در جریان نهضت به طور فعال شرکت می نمود و پس از پیروزی انقلاب وی جزء اولین افرادی بود که به تشکیل بسیج مستضعفین در محله سر پیر همت گماشت. و جزء اولین گروههایی بود که اعزام بسیج برای آموزش نظامی بود.

شهید غفاری پس از پایان دوره آموزشی به اعتقاد آموخته های خود به نیروهای بسیجی مشغول شد. ایشان در شکل دادن به بسیج نقش عمده ای داشت.وی علاوه بر فعالیتهای اجتماعی از مطالعات مذهبی برای ارتقاء سطح آگاهی خود غافل نبود.شهید محمد حسن دیپلم خود را در رشته بازرگانی با موفقیت کسب نمود وی در زمان فعالیتهای مسلحانه منافقین وابسطه به استکبار با آگاهی و بینش خاص خود برادران پایگاه ،سایر افراد حزب الهی را برای دستگیری و افشاء منافقین ضد خلق نمود. و در این زمینه شجاعتهای چشمگیری از وی مشاهده می شد که روح نا آرام وی درطلب کمال لحظه ای آرام نداشت و برای رسیدن به اهداف مقدس خود وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه گردید و در بدو ورود پس از یک دوره آموزشی وارد طرح و عملیات سپاه گردید.در این مقطع بود که گروهکهای وزیون بر اثر فشارات حزب الله از شهرها متواری و به جنگلهای شهر پناه بردند. برادر محمد حسن غفاری در این زمینه برای ادامه مبارزات خود با منافقین ضد خلق با ستاد فرمانده جمعی از برادران به جنگلهای آمل رفت و به سر کوبی این آبادی استکبار پرداخت.پس از آن به جهت نیاز جبهه های نبرد نیروهای کیفی و آگاهی به مسائل جنگ وی را مشتاقانه در سال ۱۳۶۱ به همراه دیگر یاران حسین (ع)رهسپار جبهه های نور علیه ظلمت شد و پس از مدتی در آنجا به سمت معاونت واحد طرح و عملیات مشغول به فعالیت گردید. سپس در عملیات رمضان شرکت جست. آری دراین مرحله بود که شهید غفاری احساس می کرد گمشده خویش را یافته است آنچه که مدتها به دنبالش می گشت و عا شقانه به سویش گام بر می داشت به همین منظور جبهه این محیط سراسر اخلاص و پاک رابر همه جا برتری می دانست.زیرا برای او اسلام و کلام امام و اطاعت از رهبری مهمتر از همه چیز بود و بدین سبب برای حفظ اسلام و آزادی ملت مظلوم عراق و تحقق بخشیدن به اهداف مقدس یاران شهید و رسیدن به لقاء حق هوای گرم و طاقت فرسای جنوب و حضور در سنگراین معبد عشق را انتخاب نمود و برای اثبات حقانیت این انتخاب تا نثار جان از پای نایستاد.

شهید مدتی در واحد طرح و عملیات فعالیت نمود و سپس وارد واحد اطلاعات و عملیات شد وی بر اثر استعداد سر شار و عشق و ایمان به خدا و خلاقیتهای نظامی ایده آلی که از خود بروز داد به معاونت اطلاعات و عملیات لشکر ۲۵ کربلا منصوب شدو شهید محمد حسن در حین اینکه در جنگ شرکت دائم داشت هر گاه به مرخصی می آمد و دوستان و برادران بسیجی را از موفقیت حساس جنگ و توطئه های استکبار اگاه می ساخت در زمینه انحراف گروهکها از راه ولایت فقیه و نحوه بر خورد با آنها به برادران تذکر و تو صیه می نمود وی به دلیل اخلاص در عمل و آگاهی خاص خود همیشه سعی در به کار گیری این تذکرات و توصیه های خود می نمود .

وصیتنامه

قید وبند دنیا را از روحمان برداشته ایم و به جوار حق تعالی رسیده ایم. پیروی از ولایت فقیه و وحدت را رمز بقای شرافت اسلامی و انسانی میدانیم.
همه باید در این دفاع مقدس برای لااقل یکبار شرکت کنند و از کسانی که هدفشان با عملشان تطابق نداشت پرهیز کنید مسئولین باید بیشتر به فکر محرومین باشند، زیرا بیشترین بار انقلاب بردوش این قشر از جامعه است.