در روستای نوکنده فرزندی از یک خانواده مذهبی و متدین چشم به جهان گشود که نام اورا به خاطر عشق و محبت به امام غائب(عج) مهدی گذاشتن او پنجمین فرزند خانواده که روزی اش جز حلال و نوای جز قرآن نشنیده بود. دوران ابتدایی در روستا و ادامه تحصیل تا دبیرستان را در شهر خواندند و در دوران جوانی شخصی انقلابی و سرپاگوش به فرمان امام خمینی”ره” بود و بعد از ۲۲ بهمن در سال ۶۱ عضو سپاه شد.(به خاطر هوش واستعدادهای نوشکفته اش).او خودش را شتابان به راهیان جنوب رساند و در عملیات والفجر ۴و ۶ شرکت داشت.(لشکر ۲۵ کربلا گردان مسلم ابن عقیل) و بعد از آن وارد جبهه غرب شد و خود را مانوس با مردم کردنشین در مریوان کرد.ایشان با وجود اینکه پدرومادر داشتند و مشکلاتی که همسر و فرزندانشان داشتند هیچ گاه از انجام تکالیف شانه خالی نمی کردند.سرانجام با رحلت امام خمینی(ره) درسال ۶۷ خود را طی یک سال بعد به امام و شهداء رساند و در مریوان با تیری در سر به لقاء الله رفت.

وصیتنامه

و این را به عنوان وصیت به شما می گویم قبل از اینکه به فکر بنده خدا باشید به فکر اسلام به فکر خدا و به فکر خون های که در مکتب پرافتخار اسلام هدیه شده است باشید در غیر این صورت نمی توانید رضای خدا را جلب نمایید.از شما تقاضا دارم و خواهشمندم در موقع نماز از خدای متعال بخواهید که گناهان مرا ببخشد و آرزوی که در دلم وجود دارد نصیبم بگرداند.
نامه شهید به همسرشان :
پس بدانید دنیا پلی است برای آخرت هرچه بخواهید همان خواهد بود.یکایک ما باید خودرا مهیا سازیم و منتظر بلا و مصیبت ها باشیم چرا؟چون زمان زمان امتحان است خداوند موقعیت را موقعیتی قرار داد که با ید به جان و دل قبول نماید(خدایا راضی ام به رضایت).